غزل رنگِ سحر
ای هوسران شفق دادِ سحر شیرین کلام
ای ثریا در فلک خود معشری فرهین و رام
می نوازد آرزو در باغ و بستان و بهشت
مریم عذرا صفاتش تا ابد زرینه نام
با نون و شمشیر و قلم کوبیده دیوار ستم
خوشگذر دیده نگر جون سفره ی رنگین شام
مثل کوه آغشته در نم سبزه زار و آشنا
قله ی عشق و سعادت سینه اش آیین بام
دستِ ناز اشک شبنم روی برگ سرنوشت
خوش خبر پیغام رسان در غنچه های سین و لام
با خیال و خواب و حسرت زندگاه مردگان
مثل عیسی قوم خود را با شفا جوییده گام
سایه در آب روان وصلت جامش دلفریب
مستی و هستی زلالش نوش تبخیرش حرام
یادگار خاطرات یاد رفته در بهار
بحث و گلچین فغانش بر دلم سیمین مقام
جاسم ثعلبی (حسّانی) 15/07/1393
:: برچسبها:
غزل رنگِ سحر ,
:: بازدید از این مطلب : 1849
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0